لعنت به کسی که
بزرگترین اختراعش ساعت بود
با بودنهایش به انتظار نشستم
بی هیچ هیاهو
انگار خدا زیاده می دید کلمات را
دریچه بسته ام....
ماتم نشین می رود
اما بگو فردائی نباشد
مرا بی تو بودن نتوانم .....
م . ن
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : چهار شنبه 21 مرداد 1394برچسب:دلنوشته های م , ن ، مترسک عاشق ، منوچهر افتخارزاده, | 19:28 | نویسنده : م . ن |
.: Weblog Themes By Pichak :.